روی دیوار کوچمون نوشته بود:اگر جوانی عاشق شد چه کند؟ من زیراون نوشتم باید صبرکند. برای باردوم ازاونجا رد شدم ،زیرنوشته ام کسی نوشته من با بی حوصلگی نوشتم :بمیرد. بارسوم از ان جا عبور کردم انتظار داشتم زیر نوشته من نوشته دردادگاه عشق قسمم قلبم بود وکیلم دلم بود وحضارجمعی ازعاشقان ودلسوختگان ،قاضی نامم را بلند خواند وگناهم را دوست داشتن تو اعلام کرد.محکوم شدن به تنهایی ومرگ. درکنارچوبه ی دار از من خواستند تااخرین خواسته ام رابگویم و من گفتم به توبگویند دوستت دارم...
بود:اگرصبرنداشت چه کند؟
ای باشد. اما افسوس که خبرخودکشی دختر همسایه ام بود.
By Ashoora.ir & Night Skin