اوا ديدي برادر رو آخر منتقل كردنا
.
مي گم حالا خوبه اون برادر جو گير شد اذان داد من چي كه جانمازمم پهن كردم برا نماز به بچه هام آب دادم واسه وضو
مي كشمت اگه نياي تو بلاگ تا پلاك ننويسي