• وبلاگ : جاده مه گرفته
  • يادداشت : ما ازطرف عروس و داماد شرمندتيم يا صاحب الزّمان
  • نظرات : 0 خصوصي ، 6 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    در حضور خارها هم مي شود يک ياس بود/
    در هياهوي مترسکها پر از احساس بود
    مي شود حتي براي ديدن پروانه ها/
    شيشه هاي مات يک متروکه را الماس بود....
    .............................
    اطلاع رساني اصلاً خوب نبوده جزء از طريق هيئات مذهبي و قراني
    .............................
    انگار نه انگار که کسي از دنيا رفته که به خاطرش خلقت بوجود آمده
    .............................
    التماس دعا
    پاسخ

    انگار نه انگار که کسي از دنيا رفته که به خاطرش خلقت بوجود آمده
    ............................. واقعا متاسفيم... و شرمنده...