پيام
+
فصل مورد علاقه من...
.jpg)
*زينب
88/9/25
همرنگ دريا
باز ما مانديم و يادي از بهار / زخمي پاييز هاي انتظار
همرنگ دريا
پائيز است بغض اسمان مي شکند، فزشته ها مي گريند. کسي چه مي داند شايد براي تنهايي من يا غريبي تو.
* سميه *
سلام. كاش عكست يه كم كوچولوتر بود. اينجوري خيلي طول ميكشه تا باز كنه برام
همرنگ دريا
سلام.خوب هستيد...@ اقا مهدي
همرنگ دريا
سلام سميه جان، عوض مي كنم عكسو...
همرنگ دريا
خدا رو شكر@ آقا مهدي
همرنگ دريا
اينم عكس كوچيك به سفارش سميه خانم...
* سميه *
مرسي. خودت كه بهتر ميدوني سرعتش مافوق نوره ديگه
همرنگ دريا
آره عزيزم با گازوئيل كار مي كنهlol
همرنگ دريا
فصل خزان بود و دلم پر ز داغ/ياد خرم کردم و رفتم به باغ/ باغ چه باغي همه جا غمزده/خر چه خري تيپ زده گشته الاغ (محض مزاح بود)
مرصاد
لابد دوست دارى برگا رو بريزى و روشون راه برى آره؟
همرنگ دريا
به نكته خيلي ظريفي اشاره كرديد...عاشق اين كارم...@ آقا مرصاد
همرنگ دريا
هنوز چند روزش مونده... كجا تموم شد؟
همرنگ دريا
امين اباد واجبه ها... :دي
شروق z_m
تلخ است که همرنگ حقايق شده است/زرد است که با درد موافق شده است/ شاعر نشدي وگرنه مي فهميدي / پاييز بهاريست که عاشق شده است!