پيام

همرنگ دريا
88/12/28

+ اروند، شهيد، شهادت،فاو،غواص...

.....وعشق...

...!

باشه باشه: دي.. بهت تبريك ميگم انشالله هر سال تو بري كربلاي ايران ومن برم كربلاي عراق. اگرم خواستي عوض مي كنيم.. گرچه برد با اونيه كه ميره كربلاي عراق. چون مسير كربلاي واقعي از مسير كربلاي ايرانه نه؟؟؟

همرنگ عزيز مگه نه اينكه فقط عشاق در زمان جنگ خودشان را به اروند ميزدند تا كاري حسيني كرده باشند ؟

خيــــــــــــــــــلي ممنونم. عيبي نداره ... من کربلاي ايران رو هم قبول دارم... مي دونم که لايق اين نبودم که برم کربلاي امام حسين، و گرنه مي رفتم... من که توي دوقدميش بودم...خيلي بديد! دلمو شکستيد(گريه!)

بله سارا جان... همين جوريه که شما مي گيد... من که هميشه مي گم اونجا فقط بايد عاشق بود... اونا که با منطق مي رن اونجا هيچي نمي فهمن... اونجا دم از منطق عين بي منطقي ايست...

اروند ... غواص.. کوسه... بوي آب ... بوي خون...

http://blogtapelak.parsiblog.com/

نگو اروند...همرنگ خيلي بدي

يادته مريم... قرارا بود ما رو نبرن... چي کار کرديم؟!... خوش گذشت ولي:دي

آره خيلي منو فقط سكته دادين/// ولي همرنگ خيلي روزهاي قشنگي بود خيلي و هيچ وقت يادم نميره اون شماره اي كه برام اس كردي....

يادته... روز اول بود... چه حالي گرفتم ازت مريم... سکته کرده بودي...

سكته در حد مرگ بودم...گفتم آخه كي مشهد كار به من داره

خب معلوم بود که امام رضا منتظرته...