پيام

همرنگ دريا
89/12/18

+ بسم رب الشهدا والصديقين ... در مسلخ عشق جز نکو را نکشند ... روبه صفتان زشت خو را نکشند ....گر عاشق صادقي ز مردن مهراس .... مردار بود هر آنکه او را نکشند.

* کميل * 94/1/13

حلالم كنيد... تا چند ساعت ديگر عازمم به كربلاي ايران...

اين شعر منو ياد دايي شهيدم انداخت آخه تو اعلاميه ايشون همين شعر رو چاپ كرده بودن

ممنونم.محتاجيم به دعا@پركاه....خوشا به حال دايي شما حميده جان...

+ دلم گرفته شهيدان مرا مرا ببريد / مرا زغربت اين خاک تا خدا ببريد --- مرا که خسته ترينم کسي نمي خواهد / کرم نموده دلم را مگر شما ببريد ...

همرنگ جونننننننننننننم

اميدوارم جنوب كه رفتي انقدر بارون بياد اروند رود طغيان كنه شلمچه حسابي طوفان گردو خاك بشه همه مين ها فعال بشن چون من نتونستم باهات بيام :دييييييي

اخ جون... الهي همين جور كه تو ميگي بشه انتظار جونم... شايد شهيد بشم:دييييييييييييييييي

فكر كردي شهادت الكيه؟

دماغت بسوزه يه خالم بر نداري سالم برگردي اون وقت هي غصه بخوري چرا چرا شهيد نشدم!!!

خدا بگم چيكارت نكن انتظار... من كه بهت گفتم بيا خودت نيومدي...از صبحم كه منو ديدي داري ناله و نفرينم مي كني:دي

آره خودت مي دوني كه بعضي وقتا بدجور پليد مي شم امروزم از اون روزاست

تو از ديشب پشت تلفن خبيث شدي:دي

آفرين انتظار! همينطوري پيش برو! آه منو ازينا بگير!:دييييي

ساقي از تو بعيده اين حرفا:دي... تو ديگه چرا... توي اين مدت نمي دوني من از دست اين انتظار چي كشيدم به خاطر همين سر گذاشتم به بيابون ديگه:دي

بعيد چيه؟‏اون روز توي گلزار گفتم كه من بايد حساب شما 3 تا رو برسم! يادت رفت؟!

ساقي جان تو كوتاه بيا:دي

نچ نميشه! انتظارررررررررررررررررررررر ادامه بده!:دي

من كه نبودم بابا !!!

خوب خبر ا ز قلب همرنگ داري يا نه؟

من قرار بود (آ ف) را ترور كنم حالا توي ليست ترورهام تو و انتظارم اضافه شديد:دي... خودت خواستي ساقي....:ديييييييييييي

من دست به هيچ جنايتي نزدم اما حالا مي خوام يه كاري كنم همرنگ سبك بال بره جنوب!!!

بيا فيد چي بود ما چه نظراتي مي ديم من تازه واردم شما چرا فرهنگ نظر دادن ندارين :دييييييييي

انتظار بهت پول ميدم ترو جون بچه ات جريان قلبمو تعريف نكن... اگه تعريف كني وايمسته هااااااااااااااااااااااا:دي

قلب؟! هوم؟!

انتظار جان من دارم ميرم خودت ميدوني ديرم شده اگر دير برسم جا مي مونما... جون جدت ديگه نظر نده پشت منم غيبت نكنيد:دي

تو برو ب سلامت! باشه من مسيج ميدم بهش! ديگه اينجا فيد و نظر و اينا نميزنيم!:دييييي خوبه؟

همرنگ بيا غذاتو بخور بروووووووووووو چي مي خوايي از جون پيام رسان؟ الان اتوبوستون مي ره جا مي موني به آرزوم مي رسما : دييييي

خورش قيمه داريما!!

اتظااااااااااااااااااااااااااااار من از دستو خودم اخر سر شهيد مي كنم... ساقي اس هم نده اونجوري بازم غيبت مي شه... قول بديد دختراي خوبي باشيد تا براتون دعا كنم:دي

نه غيبت نميشه!:دي غيبت چي هس اصن؟!؟!

بدوبدو مهسا همشو خورد!

اصلا به من چه گناهامو مي شوريد ديگه... من رفتم خورشت قيمه و بعدشم اتوبوس... يا حق

همرنگ جونم التماس دعا ما هم با بلاگ تا پلاک 6 ميريم انشالله

:دي برو مام بعدش خورشت گووووووشت ميخوريم! اونم چ گوشتي! گوشت غيبت! بح بح!:ديييي

به زيرِ لب تو چه خواندي که آسمان خم شد// و از ميان زمين مردِ واپسين کم شد// به زيرِ لب تو چه خواندي که ره نشان دادند// و تحفه نعشِ تو را دستِ آسمان دادند// به زيرِ لبِ تو چه خواندي که قفلِ بسته شکست// و بغضِ مانده‌ي مردانِ دل‌شکسته شکست// به زيرِ لب تو چه خواندي؟ بگو، بلند بگو// ز کاروان عقب‌افتاده‌گان کم‌اند، بگو

يادش بخير:(