اتاق مهـــــــــدي ياوران حذف شد:(( - همرنگ دريا

سلام ...... چرا

كار خوبي كردي! اتاقايي كه فعال نيست حذف شه بهتره

سلام... به دلايلي آقاي نشريه حضور... ساقي تو سكوت را رعايت كن... همه اش تقصير توه

تقصير من؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ همرنگ اينطوري ميگي فردا پس فردا يكي مياد خ ميده تقصير توئه اتاق حذف شده ها! نميدونن داري شوخي ميكني ها! :ا

شوخي نيست... كاملاا جديه ... من كه نتونستم حالتو بگيرم بزار بقيه دوستان بگيرن

بي مزه :ا

خب بابا... دوستان كاملا شوخي بود اين كه خانم ساقي رضوان باعث شدن... به دلايلي حذف كردم. البته ببخشيد نمي تونم دلايلمو بگم... !!!!!!!!!!!!!!!

تو نميدوني كه! حرف ميزنم ميگن گير ميدي! حرف نميزنم خ ميدن چرا ما رو تحويل نميگيري! اصن يه وعضي دارم!

من كه هر دفعه هر كدومتونو ديدم بهتون گفتم... از تجربياتم استفاده نكرديد... جو پيام رسان تا بوده همين بوده...!!!! بازم اين سري ديدم نصيحتت مي كنم و تجربات گذشته امو در اختيارت قرار ميدم...!

مادر بزرگ

هييييييييييييييي خواهر... روزگار ما رو مادر بزرگ كرد وگرنه روزي واسه خودمون فنچي بوديم

هنوزم هستي ننه نقلي

خدا كنه... فنچك بودن خودمو بيشتر دوست دارم تا مادريزرگ بودنو 40 ساله بودن... تو ديگه برام اسم نزار... انقدر روم اسم گذاشتن خسته شدم... فنچ، فنچك، جوجو، كمرنگ، ننه نقلي... ننننننننننن ديگه طاقت ندارم

چرا بهت مياد ننه نقلي ووووووووي

واقعا متشكر از اسم خوبي كه برام انتخاب كردي...!!!!!!!!! اول به مامانم بگو اجازه بگير بعد صدام كن

مامانت رو حرف من حرف نميزنه! تازشم مگه نگفتم انقد نگو مامانم به اون طفلي

مامانم حرف حرف خودشه...! من توي حرم حضرت عبد العظيم خيييييييلي باهاش صحبت كردم ... گفت كه منو چرا ديگه به فرزندي قبول نميكنه ولي گفت فقط توي عمومي مامانم نيست(آيكن ذوق زدگي) بعدشم من اسم نبردم كه... فقط تو متوجه شدي كي رو دارم ميگم

ببخشيد اين اتاق چه فعاليتهايي ميكرد كه الان ديگه نميكنه؟

برو ازش بپرس من ... ِ اونم! حرف حرفه منه

سنا

/ ولي كمرنگ بيشتر بهت مياد كلاً كمرنگي

اين اتاق خييييييييلي فعاليت قبلاها ميكرد و مي خواست در آينده كارهاي بزرگي رو انجام بده ولي به دلايلي ديگه حذف شد سنا جان... آره كمرنگ خيلي مي ياد... از دست تو ساقي شدم كمرنگ مامـــــــــــــــــــان كجاي منو از دست اينا نجات بدي

از دست من يا سنا؟

مشكوكي همرنگ!!!چه دلايلي!!؟/ مامانت اگه ميتونست خودشو نجات ميداد!

ساقي هر دوتاتون... سنا ،تو كه من هرچي ميگم ميگي مشكوكي...!!! آره واقعا... انشالله مامانم نجات پيدا ميكنه از دست من

خدا نگهدار... خداحافظ اتاق عزيزم... خداحافظ دوستان... پايين فيد ترجيحا چيز ديگه اي نمي نويسم...!!!! همينا هم اضافي بود!!!!!!!!!!!!

تلاش در زندگي هم يكنوع رهايي حساب ميشه ولي از دست مامان رها شدن رو در تفاسير نديده ايم .!!!!!!

تجلي گرامي اين فقط يك شوخي بود...! مامان حقيقي نيست بلكه مجازي هست