سفارش تبلیغ
صبا ویژن

جاده مه گرفته

این غزل برای توست ای که مثل بارانی
می روی زاغوشم پیش من نمی مانی
بعد رفتنت این دل،دل نشد برای من
یادگاری ات اما این دو چشم بارانی
دلخوشم به دیدارت لحظه ای شده حتی
گفته بودی ام روزی، خون به دل تو می مانی
سهم من زدیدارت هر زمان همین بوده است
خنده های مصنوعی،گریه های پنهانی
قسمت تو ازاین دنیا،هرچه عشق وخوبی بود
سهم من ولی یک زخم،ان چنان که می دانی
من شبیه یک کولی،دوره گرد قلبت تو
قلب من ولی قصریست، تو همیشه مهمانی
زل زدن به چشمانت ،عادتم شده انگار
زل بزن به چشمانم ای که نور چشمانی

نوشته شده در یکشنبه 86 مهر 15ساعت ساعت 1:28 عصر توسط همرنگ دریا| نظر
طبقه بندی: شعر

مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ
By Ashoora.ir & Night Skin